صحنه اول
قطار با اندکی تاخیر از ایستگاه مرکزی آمستردام حرکت کرد. در کوپه هر کسی به نوعی ذهنش مشغول بود و نگرانی جلسه امروز را در عرق پیشانی شاگردان و دوستان می توانستی ببینی. ساعت مچی ها مداوم رویت می شد. دوست داشتم بدانم دقیقا به چه چیزی می اندیشند و دغدغه اصلی شان برای جلسه امروز مسجد چیست؟
سید سبحان جوانمرد