جمعی از اعضاء کانون توحید مسجد فاطمه زهرا سلام الله علیها قزوین

۱۳ مطلب با موضوع «مهدی مهدوی» ثبت شده است

فرهنگ

 

در بحث گذشته با نهاد فرهنگی آشنا شدیم و گفتیم که باید از طریق آموزش و

تربیت فرهنگ را تولید ویا استمرار دهد ویا به آن عمق وغنا بخشد. اما حال

این نکته مهم است که چه نوع فرهنگی را باید استمرار دهند؟

ازین رو فرهنگ را به دو اعتبار دسته بندی می کنیم، به یک اعتبار فرهنگ به

دو قسم آرمانی و واقعی تقسیم می شود:

آن بخش از فرهنگ که مردم از آن جانبداری میکنند،و رعایت آن را لازم

میدانند اما در عمل ممکن است آن را نادیده بگیرند، فرهنگ آرمانی نامیده

میشود.

فرهنگ واقعی نیز به آن بخش از فرهنگ گویند که مردم بدان عمل میکنند.

با کمی تأمل درمیابیم که بخشی از فرهنگ آرمانی داخل در فرهنگ واقعی است

وبالعکس. برنامه ریزان ومدیران جامعه یکی از رسالت هایشان این است که از

طریق همان نهاد های فرهنگی که گفته شد تعلیم وتربیت لازم برای ورود فرهنگ

آرمانی به عرصه ی فرهنگ واقعی را فراهم آورند. تمام تلاش آنها بر این است

که آن بخش از فرهنگ آرمانی را که خارج از فرهنگ واقعی است به قلمرو فرهنگ

واقعی داخل نمایند.

برای مثال اگر غیبت یا دزدی نکردن را یک فرهنگ آرمانی بدانیم وقتی تحت

الشعاع فرهنگ واقعی قرار گیرند در جامعه مؤثر خواهد بود، واگر نه، نه!

اما تقسیم ما به اعتبار دیگر اینگونه خواهد بود:

1.فرهنگ حق 2.فرهنگ باطل

چیزی که در این بحث حائز اهمیت است این است که باچه ملاکی نهادها وافراد

جامعه و برنامه ریزان میتوانند این دو فرهنگ را از یکدیگر تشخیص دهند، تا

ابتدا فرهنگ حق را به فرهنگ آرمانی وسپس به فرهنگ واقعی ئاخل کنند؟

آن بخش از فرهنگ که از نظر علمی صحیح ومطابق با فطرت است را فرهنگ حق

مینامیم وآن بخش از فرهنگ را که از نظر علمی قابل دفاع نباشد ئالهام

گرفته از خرافات باشد طبیعتا باطل خواهد بود.

حق و باطل بودن هر بخش ازفرهنگ با علم متناسب با همان بخش شناخته میشود،

مانند علوم تجربی که تنها ممکن است توان داوری دذباره ی تکنیک ها و

روشهای اجرایی را داشته باشند مثل درست یا غلط بودن شیوه ی درمان

بیماران.

فلذا حق وباطل بودن عقاید کلان فرهنگ در رابطه با انسان وجهان را نمیتوان

صرفا با روش تجربی شناخت بلکه عقل و وحی دو ابزار اساسی این شناختند و

این بدیهی است که آ ن جوامعی که دانش را تنها تجربی میدانند در این زمینه

حق ندارند لب به سخن بگشایند، چرا که ابزارشناختش را ندارند.

برگرفته از کتاب جامعه شناسی حجت الاسلام پارسانیا

مهدی مهدوی

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

فرهنگ

در مطلب گذشته تعریف فرهنگ گذشت و آن شیوه ی زندگی مردم یک جامعه بود. این شیوه دو حالت در جامعه دارد:

  1. یا مردم یک جامعه در آن اشتراک دارند، که به آن فرهنگ عمومی گویند.
  2. یا گروه و قوم وقشری خاص به آن مرتبط اند، که از آن به عنوان خرده فرهنگ جامعه یاد می­شود.

حال باید دانست که همین خرده فرهنگ ها نیز خود به دو گونه اند:

الف) یا با قواعد و قوانین فرهنگ عمومی سازگاری ندارند، که از آن ها به ضد فرهنگ ها تعبیر می­شود.

ب) یا سازگاری دارند، که آن ها را خرده فرهنگ های موافق می­نامند.

نهاد فرهنگی

پر واضح است که نهادها از بخش های بسیار اثرگذارند. نهاد ها علاوه بر آن که از فرهنگ عمومی استفاده میکنند، خرده فرهنگ مربوط به خود را نیز دارند.

نهادی که از طریق آموزش و تربیت به فعالیت های فرهنگی می پردازد و فرهنگ را تولید میکند واستمرار میدهد؛ یا به آن عمق وغنا میبخشد، نهادی فرهنگی است، مانند خانواده،آموزش وپرورش،رسانه وآمزش عالی.

وباید دانست که چون بخش قابل توجهی از فرهنگ عمومی در خانواده به فرزندان منتقل میشود خانواده را می توان یک نهاد فرهنگی دانست. رسانه های عمومی و آموزش و پرورش نیزغالبا در انتقال فرهنگ عمومی نقش دارند. آموزش عالی هم  بیشتر خرده فرهنگ های سایر نهاد های اجتماعی را تامین می­کند، یعنی آموزش عالی دانش تخصصی مورد نیاز نهادها را فراهم می­کند.

از آنجا که فرهنگ امری غریزی نیست و اکتسابی وآموختنی است وچاره ای نیست برای انتقال آن ازنسلی به نسل دیگر مگر از راه آموزش وتربیت پس حال میتوان فهمید که چرا دو کلمه­ی "آموزش وتربیت" در تعریف نهاد فرهنگی آمده است بعبارة اخری این نهاد فرهنگی است که می­بایست انتقال فرهنگ را از نسلی به نسل دیگر انجام دهد و چه مسؤلیت بزرگی!

مهدی مهدوی

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فرهنگ

آیا می­دانید فرهنگ چیست؟ آری از همان فرهنگی سخن میگویم که لقلقه­ی زبان بسیاری از افراد به خصوص ایرانی ها و مسؤلین و رسانه هاست، این واضح و آشکار است که بهترین کمک کننده به فرهنگ، مردم­اند. لذاست که قرآن می­فرماید: ان الله لا یُغیر ما بقوم حتی یغیّروا ما بانفسهم.
پس تا ما وشما نخواهیم چیزی تغییر نخواهد کرد و حتی سیاست­های زور و اجبار و تشویقی نیز ثمره­ای نخواهند داشت. پس بیایید با هم جامعه­مان را تغییر دهیم آن چیزی بگردیم که باید باشیم.
ضرورت شناخت فرهنگ:
مرحله اول در مسیر شدن و گشتن اتکاء به فرهنگ است آن هم فرهنگی درست که قطعا برای تبعیت از آن وفرهنگسازی ابتدا باید آن را شناخت.
تعریف فرهنگ
شما اگر وارد شهر جدیدی شوید افرادی را می­بینید که با یکدیگر زندگی می­کنند واگر در آنجا بمانید وکمی دقت کنید خواهید دید که آنها شیوه­ی زندگی مخصوص به خود را دارند و با نحوه ی ارتباطات و تعاملات آنها آشنا میشوید. آن افراد که طی سالیان متمادی با هم زندگی میکنند یک جامعه هستند و شیوه و روش زندگی همه یا گروهی از آنها فرهنگ است.
به وسیله ی این مطالب، شما جزء معدود کسانی قرار گرفتید که در ایران زندگی می­کنند و کلمه­ی فرهنگ لقلقه ی زبانشان هست و آن را نیز میشناسند و اگر کمی صبر کنید جزء دسته­ی معدودتری هم قرار می­گیرید وآن دسته کسانی هستند که ویژگی های گذشته را دارند مضاف بر آن که راه وروش فرهنگسازی را میدانند و فرهنگ درست را میشناسند و حتی میتوانید جزء آن دسته از کسانی باشید که از آن تبعیت می­کنند.
مهدی مهدوی
۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰