بسم الله الرحمن الرحیم
رابطه انسان و خدا
1) انسان در افعال خود آزاد نیست که هر کاری میخواهد بکند مثلاً نمیتواند هر دو پایش را با هم بلند کند.
2) و همچنین مجبور نیست که فقط یک کار خاص را انجام دهد مثلاً میتواند در حالی که یک پایش روی زمین است پای دیگرش را بلند کند و یا روی زمین بگذارد.
3) بلکه از میان چند کار که در محدودهی انتخاب اوست مجبور است یکی را انتخاب کند.
4) این کارهای در محدودهی اختیار او به صورت دقیقی اندازهگیری شده و برنامهریزی شده است و هر انتخاب مسیر و مقصد خودش را دارد که آن مسیر هم مشخص شده است.
5) این حالتِ اختیار داشتن برای انتخابِ یک حالت از میان چند حالت در هر لحظهی عمر برای هر انسان وجود دارد.
6) از میانِ مواردی که میتواند انتخاب کند بعضی افعال برای او ضرر دارند و بعضی به نفع او هستند.
7) نوعِ انسان با عقل خود حتی بدون وحی میتواند تا حدی بفهمد که کدام کار برایش ضرر دارد و کدام کار برایش منفعت دارد.
8- در وجود انسان علاوه بر عقل، شهوت(آن چه که موجب لذت برای طبع میشود)، غضب(آن چه که طبع از خودش دور میکند) و وهم (سرایت دادن خواص جزئی برای کلی) نیز وجود دارد و هر کدام اقتضائات خودشان را دارند و این 3 و عقل قوای اصلی انسان میباشند و انتخاب یکی از مسیرهایی که در هر لحظه پیش روی انسان باز میشود تأثیر گرفته از این چهار تاست.
مثلاً شهوت میل دارد که زن زیبا - بدون در نظر گرفتن مسائل دیگر - برای انسان باشد اما عقل حکم میکند که اگر این زن برای مرد دیگری است نباید به او نزدیک شد. در اینجا بین عقل و شهوت معارضه پیش میآید.
یا عقل حکم میکند نسل بشر باید ادامه داشته باشد و میل شهوانی نیز این کار را لذت بخش میکند. در اینجا بین عقل و شهوت تعارضی نیست و این دو یکدیگر را کمک میکنند.
9- هنگام انتخاب یک فعل این قوای چهارگانه با هم در تنازع و تعارض واقع میشوند و بالاخره یکی غالب میشود و فعل بر اساس آن قوه غالب از انسان صادر میشود.
10- خداوند تک تک انسانها را دوست دارد و برایشان برنامه دارد و برنامهاش را متناسب با خصوصیات هر انسان، در قالب راههایی که انسان میتواند در هر لحظه انتخاب کند برایش ارائه میدهد. «انا هدیناه السبیل»
11- برای هر انسانی بهترین راههایی که متناسب با آن انسان است طراحی شده است. (پس مقایسه کاری عبث است.)
12- انسان بر اساس تعارضهایی که بین قوای چهارگانهاش وجود دارد تفکر میکند و یک فعل را بر دیگری ترجیح میدهد نه این که آن فعل خودش خود به خود ترجیح داده شود.
بله درست است. این فرآیند پیچیده گاهی چنان اتفاق میافتد که انسان به نظرش میرسد خودش نقشی نداشته. اما این به خاطر آن است که تمام وجودش را در اختیار آن قوهی غالب قرار داده است و تعارض خیلی برایش مطرح نبوده است. چه در این طرف «افرایت من اتخذ الهه هواه» چه در آن طرف «کنت عینه».
مطلب بسیار حساس دیگر این که: درست است که بسیاری از عوامل تحریک و انگیزش قوا و شرایط محیطی و عوامل بیرونی و درونی در اختیار انسان نیست اما نهایتاً این خود انسان است که یک فعل را بر دیگری ترجیح میدهد اثبات این ادعا بر اساس علم حضوری است.
13- اگر آن چه که انتخاب میشود بر اساس عقل باشد رشد و تعالی برای انسان رخ خواهد داد.
14- با توجه به بند 11 و 13 باید گفت: در صورت انتخاب درست توسط هر فردی به میزان بیشترین مقدار ممکن برای خودش تکامل پیدا میکند.
15- انسانها با هم تفاوتهایی دارند از جمله
1- شرایط بیرونی و محیطی هر فردی متفاوت است.
2- قوی بودن شهوت و غضب و وهم در هر فردی متفاوت است.
3- از همه مهمتر میزان آگاهی از نفع و ضرر هر انتخاب، در هر فردی متفاوت است. بعضی کمتر و بعضی بیشتر میفهمند.
16- خداوند تمام این تفاوتها را لحاظ میکند. چه در مرحلهی امتحان و چه در میزان رشدی که نصیب انسان میکند.
محسن علیگو
اگر جوابتون منفیه ایرادی نداره، فقط خواهشاً آرۀ الکی نگید. اگر پاسختون یک بلۀ حقیقی هست، منتظرتون هستم.