اگر انسان را کما این که بعضی از بزرگان تعریف کرده اند : علم و ایمان بدانیم ، به عبارت دیگر اصل و هویت انسانی نوری است که در دو عنصر علم و ایمان تجلی می کند. در نتیجه یکی از مهم ترین راههای رشد ، انس به مطالعه و اهل فکر و تامل شدن است . زیرا مطالعه هم از جهت عالم شدن مهم است و هم از جهت مقدمه ی عمل بودن.
اما چه می شود که فرد مشتاق مطالعه می گردد ؟ و به عبارت دیگر آیا ما می توانیم برای افراد دیگر کاری کنیم و یا برنامه ای بدهیم تا آنها به کتاب و کتاب خوانی مأنوس گردند؟
اگر می توان برنامه ای ارائه کرد آن برنامه چه ویژگی هایی را باید دارا باشد؟
و اگر نمی توان برنامه ای ارائه نمود آیا کار دیگری هم نمی توان برای ایجاد فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی کرد ؟
اینها سئوالاتی بود که در گروه مطالعاتی صراط با آنها رو برو شدم و البته از نظرات بعضی از اساتید و دوستان هم استفاده هایی کردم ولی به نظرم هنوز جای کار و تبیین دارد به همین خاطر سئولاتم را در این محیط مجازی مطرح می کنم تا از نظرات خوب دوستان هم بهره مند گردم .
(دوستان اگر جایی سراغ دارند که از این موضوع بحث و تحقیق نموده است لطفا ارائه نمایند.)
حامد یزدی
معمولا تا احساس نیاز در میان نباشه اشتیاق به وجود نمیادبرای همین بهترین راه، ایجاد همین احساس نیازه که این خودش ی پرسه مشکل و مبهمه